برای بیان ضرورت و اهمیت اصول و فنون مذاکره در کسب و کار و آشنایی با اصول و فنون آن، این موضوع را با یک مثال شرح میدهیم. اگر فرض کنیم یک مدیر ۴۰ سال (۱۲۰۰۰ روز) از عمرش را به کار و فعالیت شغلی اختصاص دهد و روزانه ۱۰ ساعت کار کند، در طول مدت اشتغال خود ۱۲۰۰۰۰ ساعت مشغول به کار است.
فرض کنید ۳۰۰ ساعت از این ۱۲۰۰۰۰ ساعت به مذاکرات مهم تجاری او متعلق است. بهتر است بدانید که تمام زمان فعالیت شغلی یک مدیر بهشدت تحت تاثیر ساعاتی است که به مذاکره میپردازد. درواقع اگر ۳۰۰ ساعت مذاکره یک مدیر با کیفیت ۲ برابری اتفاق بیفتد، ۱۲۰۰۰۰ ساعت او با کیفیت ۱۰ برابری طی میشود؛ بنابراین مذاکره مرکز سیر تحولات سازمان است.
فرض کنید ۳۰۰ ساعت از این ۱۲۰۰۰۰ ساعت به مذاکرات مهم تجاری او متعلق است. بهتر است بدانید که تمام زمان فعالیت شغلی یک مدیر بهشدت تحت تاثیر ساعاتی است که به مذاکره میپردازد. درواقع اگر ۳۰۰ ساعت مذاکره یک مدیر با کیفیت ۲ برابری اتفاق بیفتد، ۱۲۰۰۰۰ ساعت او با کیفیت ۱۰ برابری طی میشود؛ بنابراین مذاکره مرکز سیر تحولات سازمان است.
از طرفی اصول وفنون مذاکره محدود به معاملات تجاری و فروش نیست و همه ما انسان ها به آن نیاز داریم. بسیاری از روابط ما با افراد دیگر بهخاطر رعایتنکردن چند اصل ساده دچار مشکل خواهد شد؛ اما یادگیری اصول و فنون مذاکره این مشکلات را کمتر خواهد کرد.
آنچه اهمیت اصول و فنون مذاکره را برای مذاکره کننده پررنگتر میکند، این است که مذاکره یکی از مهمترین راههای پیشرفت و توسعه فردی و سازمانی است؛ زیرا ماهیتی علمی و اجتماعی دارد و تمامی ارتباطات کاری، خانوادگی و سازمانی ما را در بر میگیرد.