همسان/ برابر: evenly-matched
معنی: هر فرد شانس مساوی برای برنده شدن دارد.
مثال: The two teams are fairly evenly-matched.
تسلط بر چیزی: dominate sth.
معنی: در یک بازی یا ورزش بسیار بهتر از حریف خود بازی کردن.
مثال: Their team completely dominated the first half of the match.
موقعیت دلهره آور: a cliffhanger
معنی: موقعیتی هیجان انگیز که نتیجه آن تا زمانی که اتفاق نیفتد نامشخص است.
مثال: Manchester United defeated its opponent in a cliffhanger.
قابل پیش بینی بودن: be predictable
معنی: چیزی به گونه ای اتفاق می افتد که شما قبل از وقوعش از آن مطلع هستید.
مثال: That was the most predictable match in the past two years.
کار تیمی: teamwork
معنی: توانایی یک گروه برای کار به روش مطلوب در کنار یکدیگر.
مثال: When managed properly, teamwork can improve responsiveness to change.
روحیه تیمی: team spirit
معنی: احساس وفاداری در بین اعضای یک تیم.
مثال: They believe that team building activities can foster team spirit.
کریکت: cricket
معنی: بازی ای که توسط دو تیم 11 نفره انجام می شود که با ضربه زدن به توپ با چوب (بَت) و دویدن بین دو دسته چوب به نام استامپ امتیاز می گیرند.
مثال: Cricket is considered a peculiarly English sport.
مسابقه اسب دوانی: horse racing
معنی: ورزشی که در آن سوارکاران با اسب با یکدیگر مسابقه می دهند.
مثال: Horse racing is a popular spectator sport in the UK.
روحیه خوب ورزشکاری: good sportsmanship
معنی: رفتار منصفانه و صادقانه در ورزش.
مثال: One of the most important goals of kids’ sports is helping children develop a sense of good sportsmanship.
یکی از موضوعاتی که تمام متقاضیان آزمون آیلتس باید بر آن مسلط باشند، ورزش و اسپرت است. از آنجایی که یکی از مباحث بسیار پرتکرار در بخش اسپیکینگ آیلتس صحبت از علایق بوده، متقاضی میتواند با یادگیری لغات و اصطلاحات این حوزه، پاسخ کاملی را ارائه دهد همچنین ممکن است ممتحن مشخصا در رابطه با ورزش از متقاضی سوالاتی را بپرسد که دانستن لغات و اصطلاحات مربوط به اسپرت بتواند به او کمک کند که پاسخ مناسب و استانداردی را داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاحات می توانید به مقاله لغات موضوعی آیلتس با عنوان ورزش سر بزنید.