wildlife
حیات وحش
Meaning: animals and plants that grow independently of people, usually in natural conditions.
حیوانات و گیاهانی که مستقل از افراد و معمولاً در شرایط طبیعی رشد می کنند.
EXP: It is a patch of wasteland that is home to all sorts of wildlife, including wild grasses, frogs and butterflies.
این قطعه زمین بایری است که محل زندگی انواع حیات وحش از جمله علف های وحشی، قورباغه ها و پروانه ها است.
make good companions
همراهان خوبی بودن
can be our good friends
می توانند دوستان خوب ما باشند
Meaning: friends or pets that you spend a lot of time with.
دوستان یا حیوانات خانگی که زمان زیادی را با آنها می گذرانید.
EXP: Dogs make good companions for humans.
سگ ها همراهان خوبی برای انسان هستند.
desire company
تمایل به معاشرت داشتن
crave companionship
مشتاق مصاحبت بودن
Meaning: want to be with other people.
مشتاق / خواهان همراهی با افراد دیگر.
EXP: People who feel lonely tend to desire company.
افرادی که احساس تنهایی می کنند تمایل به معاشرت دارند.
stray animals
حیوانات ولگرد/ بی صاحب
Meaning: animals that are lost or without a home.
حیواناتی که گم شده اند یا خانه ندارند
EXP: Collecting ants can be as simple as picking up stray ones and placing them in a glass jar (Cambridge IELTS 8).
جمع آوری مورچه ها می تواند به سادگی برداشتن مورچه های سرگردان و قرار دادن آنها در یک ظرف شیشهای باشد (کمبریج آیلتس 8).
یادگیری اصطلاحات کاربردی انگلیسی نقش مهمی در فرآیند آموزش زبان دارد که به درک بهتر مکالمات کمک زیادی می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با حیوانات در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله حيوانات در اصطلاحات انگليسي شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.